◄╫ عشقي نا فرجام ╫►

گيسوی سياهت چه شب بی سحری بود … چشم تو عجب قاصدک بد خبری بود ... گفتم که به عشق تو شوم زنده دريغا … تابوت مرا عشق تو ميخ دگری بود…

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ گمشده ام ...!!!! ╫►

گمشده ام 

گمشده ام ، در یک قفس سرخ ،در یک باغ پر از گلهای سرخ محبت و عشق...

گمشده ام ، در قلب یک عاشق ، در قلب یک مجنون ....

گمشده ام ، در یک آغوش گرم ، در دشت پر از آرزو و امید ...

گمشده ام ، در کنار دریا ، لحظه غروب خورشید ، درون دستهای گرم یک معشوق....

گمشده ام ، در کوهستان و صحرا ، در آسمان و این دنیا!

من یک گمشده پر آوازه ام ، یک گمشده در دنیای قلبها!

آری همانم که دلم میخواهد تا آخر دنیا همان گمشده در آن قلب سرخ باقی بمانم!

آری من همانم که مجنونم ، و تو همانی که سالها در جستجوی اویم!

من همانم که عاشقم ، و تو همانی که همیشه در پناه اویم!

گمشده ام در این قلب سرخ و مهربانت ، زنده مانده ام با عطر نفسهایت ، آن صدای

مهربانت و با آن خونی که در قلبت جاریست....

آری من همانم که تو میخواستی و تو همانی که من آرزویش را داشتم...

گمشده ام در یک خانه دل سرخ ، در یک دشت سرخ ....

گمشده ام و دیگر نمیخواهم پیدا شوم... دلم میخواهد همیشه و همیشه

در این قلب مهربانت گمشده باشم ای نازنینم...

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ بگو : با دیگران بودیم و رفتیم....!!!! ╫►

نگو :

"بار گران بودیمو رفتیم".

نگو :

"نامهربون بودیمو رفتیم".

دلیل محکمی نیست

بگو :

با دیگران بودیم و رفتیم

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ کاش ....!!!! ╫►

کاش همانطور که از شکستن تکه ای شیشه بر میگردی و نگاهش میکنی

وقتی دل مرا شکستی ، یکبار بر میگشتی

فقط نیم نگاهی میکردی . . .

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: شنبه 23 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ یادش را با هزار بهانه به خاک میسپارم ....!!!! ╫►

یادش را با هزار بهانه به خاک میسپارم

مسیح میشود دلم

و دوباره زنده‏ اش میکند

دل را هم به صلیب باید کشید

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ گفت :جبران می کنم ، گفتم کدام را??? ...!!!! ╫►

گفت :جبران می کنم ، گفتم کدام را

عمر رفته را

روح شکسته را

دل مرده اما تپنده را

حالا من هیچ

......جواب این تار موهای سپید را می دهی

نگاهی به سرم کرد و گفت

وای ... خبر نداشتم

چه پیر شدی

گفتم :جبران می کنی

گفت: کدام را !!

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ رد پای خاطراتم ....!!!! ╫►

رشته های موی سپید شده ام ،

چین و چروک صورتم ،

اینها چیزهایی نیستند که به من پیری را القا کنند. . .

هر کدامشان رد پای خاطراتم هستند . . .

مُهری برای یاد آوریشان . . .

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ دخترك كبريت فروش ....!!!! ╫►

دخترك برگشت

چه بزرگ شده بود

پرسيدم : پس كبريتهايت كو؟

پوزخندي زد!

گونه اش آتش بود ، سرخ ، زرد...

گفتم: ميخواهم امشب

با كبريتهاي تو ، اين سرزمين را به آتش بكشم!!

دخترك نگاهي انداخت ، تنم لرزيد...

گفت : كبريتهايم را نخريدند!

سالهاست تن مي فروشم!

مي خري؟؟؟!!!

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ نفرین به بودن وقتی با درد همراه باشد. ....!!!! ╫►

امشب تمام گذشته ام را ورق زدم.پر از لحظه های سیاه،لحظه های داغ و

پرالتهاب بی قراری ،دلتنگی،افسرده،خاموشی،سکو ت،اشک،سوختن...

چیزی نیافتم... نفرین به بودن وقتی با درد همراه باشد.

 

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: جمعه 22 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست ....!!!! ╫►

می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست

آن چنان که تار و پود قلب من از هم گسست

می روم با زخم هایی مانده از یک سال سرد

آن همه برفی که آمد، آشیانم را شکست

می روم اما نگویی بی وفا بود و نماند

از هجوم سایه ها دیگر نگاهم خسته است

راستی، یادت بماند از نگاه چشم تو

تاول غربت به روی باغ احساسم نشست

طرح ویران کردنم اما عجیب و ساده بود

روی جلد خاطراتم دست طوفان نقش بست

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

◄╫ بازیچه اش نشو مثل من...!!!! ╫►

اینکه در آغوش توست زمانی آرزویم بود

عزیزم بود ولی حالا

حرفی نیست

فقط هوایش را داشته باش!

اما بازیچه اش نشو

مثل من

 

نويسنده: ◄╫ peyman mofeidfar ╫► تاريخ: پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

چي بگم به عشقم ؟!! به عشقي كه من عشقش نيستم !! به عشقي كه نميدونه عشق چيه!! به عشقي كه عاشقي رو به مسخره ميگيره !! به عشقي كه ميگه عاشق ها ديوانه اند !! اري ديوانه ام !! اگه ديوانه نبودم عاشق كسي كه عاشقم نيست نمي ماندم !!!! به وبلاگ من خوش امديد نظر يادتون نره دوستان...

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to asmanekaghazi.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com