◄╫ عشقي نا فرجام ╫► گيسوی سياهت چه شب بی سحری بود … چشم تو عجب قاصدک بد خبری بود ... گفتم که به عشق تو شوم زنده دريغا … تابوت مرا عشق تو ميخ دگری بود…
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ◄╫عشقي نافرجام╫► و آدرس www.asmanekaghazi.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
گفته بودي دلتنگي هايم را با قاصدک ها قسمت کنم تا به گوش تو برسانند... مي گفتي قاصدکها گوش شنوا دارند غم هايت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار . من اکنون صاحب دشتي قاصدکم اما مگر تو نمي دانستي قاصدکهاي خيس از اشک مي ميرند؟؟؟؟؟؟؟
گفته بودي دلتنگي هايم را
با قاصدک ها قسمت کنم تا به گوش تو برسانند... مي گفتي قاصدکها گوش شنوا دارند غم هايت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار . من اکنون صاحب دشتي قاصدکم اما مگر تو نمي دانستي قاصدکهاي خيس از اشک مي ميرند؟؟؟؟؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
معرفي صفحه به دوستان
ايميل شما *
ايميل دوست شما *
ايميل دوست ديگر شما