◄╫ عشقي نا فرجام ╫► گيسوی سياهت چه شب بی سحری بود … چشم تو عجب قاصدک بد خبری بود ... گفتم که به عشق تو شوم زنده دريغا … تابوت مرا عشق تو ميخ دگری بود…
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ◄╫عشقي نافرجام╫► و آدرس www.asmanekaghazi.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
به كوه گفتم عشق چيست؟ لرزيد.
به ابر گفتم عشق چيست؟ باريد.
به باد گفتم عشق چيست؟ وزيد.
به پروانه گفتم عشق چيست؟ ناليد. به گل گفتم عشق چيست؟ پرپر شد. و به انسان گفتم عشق چيست؟ خنده اي بر لبانش ظاهر شد و گفت : ديوانگيست....
به پروانه گفتم عشق چيست؟ ناليد.
به گل گفتم عشق چيست؟ پرپر شد.
و به انسان گفتم عشق چيست؟
خنده اي بر لبانش ظاهر شد و گفت : ديوانگيست....
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
معرفي صفحه به دوستان
ايميل شما *
ايميل دوست شما *
ايميل دوست ديگر شما